تشدید حملات به آیت الله صانعی پس از سخنرانی اعتراضی وی
در پی سخنان آیت الله صانعی در گرگان در انتقاد از سرکوب مردم و دروغگویی حامیان دولت، که ویدئوی کامل آن قبلاً درج شد، فردا نیوز گزارش داد که گفته میشود گروهی قصد توهين، بي احترامی و اخلالگری در مقابل منزل این مرجع تقلید را پس از نماز جمعه این هفته قم دارند.
از سوی دیگر حمید رسایی نماینده حامی احمدی نژاد و از نزدیکان آیت الله مصباح یزدی امروز در سایت خود مطلبی توهین آمیز با عنوان "شیخ یوسف صانعی امام جماعت مسجد ضرار" منتشر کرد. گوشه هایی از آن:
" یکی از کسانی که در این انتخابات مردودیش بیش از گذشته برای همه آشکار شد ، آقای صانعی بود . ایشان که به بهره گیری از فتوای عجیب و غریب و همت روزنامه های زنجیره ای مورد حمایت غرب و مصاحبه با تریبون هایی مانند بی بی سی توانست در دوره حاکمیت اصلاح طلبان عنوان مرجع تقلید را برای خودش دست و پا کند .. با اقتدا به همین افراد ضمن ادعای تقلب و جابجایی آرا در خیابان ها ریختند و مسجد آتش زدند و چادر از سر زنان کشیدند و البته شب ها با لباس های نیمه برهنه در شمال شهر تهران بر بام خانه هایشان تکبیر گفتند!.. افاضات آقای صانعی در گرگان نشان داد که ایشان امام جماعت مسجد ضرار این روزهاست... ر اساس فتوای خودش در صحن علنی مجلس شورای اسلامی و در برابر دیدگان نمایندگان مردم ایران، حد شرعی درباره اش اجرا شود."
و اما گوشه هایی از سخنان آیت الله صانعی در گرگان: " آيا جناب آقاي مهندس موسوي كه من ۲۵ سال او را مي شناسم، خودش را خانواده اش را نياكانش را مي شناسم، همه خصوصيات زندگي ايشان را مي شناسم، تصميم داشت كه رژيم را به هم بزند؟ او تصميم داشت كه مردم را كف خيابانها به خاك و خون آغشته كند؟ او تصميم داشت اموال مردم را به يغما ببرد؟ او تصميم داشت مغازه ها را بشكند؟ او تصميم داشت از بالا يك جاهايي گلوله بزنند و قلب مردم را نشانه بروند؟ من به شما عرض كنم در اين نظام مهندس موسوي از نظر تدين و تعهد يا بي نظير است يا كم نظير (صلوات حضار)"
"اسير فكري نشويد. امروز تمام تلاش جنايتكاران براي اين است كه مردم را ناآگاه نگه دارند فلذا از كوچكترين آگاهي مي ترسند. از اينكه يك نفر با يك نفر تماس بگيرد مي ترسند. از گورستان مي ترسند مگر گورستان هم ترس دارد؟ البته شبها آدم مي ترسد از گورستان ولي روز كه نبايد ترسيد. گورستان بانك هست آتش بزنند مغازه هاي مردم است آتش بزنند. با ترس كه قضيه حل نمي شود خوب آمده سر قبر مرده اش حالا شهيد شده است خوب دستتان درد نكند اقلاً بذاريد برايش فاتحه بخوانم."
"یكي از اين ريشه يابي ها اين است كه همه بازي هايي كه الآن دارد در مي آيد بازي است. همه اش بازي ننه نخوديه. يا قصه مگسي خر مگسي مي خواي بگم مي خواي نگم همه اش سركاري است. نه اضلاع حساب شده است اين را بيار آن را ببر. اينها همه اش بازي است همه اش براي اين است كه اقتدار افرادي را بالا ببرند. من محال مي دانم رو جريان عادي برخي افراد عزل شوند. محال عادي مي دانم. و اما براي اينكه آقايان اقتدار بدهند مي گويند اين را عزلش كن اين را نصبش كن اين را ببر اينهايي كه شما مي خوانيد و يا برخي از نمايندگان محترم مي گويند طفلكها مي گويند و درست مي گويند ولي اين بحثها مطرح نيست. بازي است سرگرمي است. واي به حال ملتي كه سخن روزشان غير دردشان باشد. درد، درد زنداني است. اسير ظالمين امروز. درد، درد آنهايي است كه وزنشان را كم كرده است. شوخي مي كنند و مي گويند سونا بوده است. درد آنجايي است كه نمي گذارند سر جنازه عزيز كرده اش بنشیند فاتحه بخوانند."