(تصویر و ویدئو) شخصیت واقعی آیت الله خمینی چه بود؟ در سالگرد درگذشت بنیانگذار انقلاب اسلامی، نزدیکترین یاران او چه میگویند؟
روح الله خمینی متولد ۱۲۸۱ در خمین از توابع اراک می باشد. پدرش سید مصطفی موسوی از معاصرین میرزای شیرازی بود که پـس از کسب درجه اجتهاد در نجف بـه ایران بازگشت اما هنگامی که روح الله ۵ ماه داشت خوانین خمین سید مصطفی را در مـسیر خمین به اراک با گلوله کشتند. روح الله دوران کودکی و نوجوانی را تحت سرپرستی مادرش «بانو هاجر»، عمهاش «صاحب خانم» و دایهاش «ننه خاور» سپری کرد که بنا بر روایات این خانمها زنان شجاع، رزمنده و مستقلی بودند. آیت الله خمینی در خاطرات خود به دوران پرتلاطم کوکی و نوجوانی خود اشاره میکند: " من از بچگی در جنگ بودم… ما مورد هجوم ... «رجبعلیها» بودیم و خودمان تفنگ داشتیم و من در عین حال که تقریباً شاید اوایل بلوغم بود، بچه بودم، دور این سنگرهایی که بسته بودند در محل ما و اینها میخواستند هجوم کنند و غارت کنند، آنجا میرفتیم، سنگرها را سرکشی میکردیم… ما در همان محلی که بودیم یعنی خمین که بودیم، سنگربندی میکردیم. من هم تفنگ داشتم." روح الله خمینی پانزده سال داشت، که بیماری وبا در ایران شایع شد و عمه و سپس مادرش مردند. روح الله در جوانی (تصویر زیر) اشغال ایران را در خلال دو جنگ جهانی توسط قوای روسیه و انگلیس از نزدیک مشاهده کرد، و با آن مخالفت ورزیده و خواستار ایرانی مستقل بود. همچنین وی تحت تاثیر نطقهای سید حسن مدرس در مجلس شورای ملی و مقاومت مدرس (علیه رضا شاه) بود.
روح الله خمینی در سال ۱۳۴۳ به خاطر مخالفت با قانون کاپیتالاسیون (حق برتری اتباع بیگانه) و به اتهام اقدام علیه امنیت کشور توسط محمدرضا شاه پهلوی به خارج از ایران (ترکیه، عراق و در نهایت فرانسه) تبعید شد. بر اساس قانون، دستگیری و زندانی نمودن مراجع تقلید منع شده بود و آیت الله شریعتمداری وساطت آیت الله خمینی را نزد حکومت کرده بود. خمینی در طول دوران تبعید با ارسال نوارهای سخنرانی به رهبری فکری انقلاب میپرداخت و سرانجام پس از ۱۴ سال در ۱۲ بهمن ۱۳۵۷ به ایران بازگشت و ۱۰ روز بعد نیز شاهد پیروزی انقلاب و خلع حکومت شاهنشاهی بود. وی ۱۰ سال پس از بنیانگزاری انقلاب، در ۱۳ خردادماه سال ۱۳۶۸ شمسی در گذشت و ایران شاهد یکی از بزرگترین مراسم تشییع جنازه تاریخ خود بود.
در آستانه سالگرد درگذشت آیت الله روح الله خمینی کمتر کسی است که به ساده زیستی، عزم، جذبه و اثرگذاری وی در مردم و تاریخ ایران شک داشته باشد. اما در راستای شخصیت، روشها، آرمانها و نیتهای وی بحث بسیار است. در داخل ایران کسی اجازه تحلیل انتقادی آیت الله خمینی را ندارد. قانون مجازات اسلامی ایران اهانت (انتقاد) به وی را جرم میداند. در خارج از ایران هم کمتر کسی میباشد که با خمینی نزدیک بوده و یا او را از نزدیک شناخته باشد و لذا بسیاری از مفسرین از دیدگاه کینه آمیز و کاملاً منفی خود او را تحلیل میکنند. لذا شناخت واقعگرایانه و بدون تعصب این شخصیت اثرگذار در تاریخ ایران (مرد سال دنیا در سال ۱۹۸۰ مجله تایم) کار ساده ای نیست. بحث داغ دیگر در داخل ایران اینست که آیا حکومت و سیستم فعلی حاکم در ایران در راستای آرمانها و شخصیت خمینی هستند یا در تضاد با آن؟
مخالفین آیت الله خمینی با اشاره به اعدام زندانیان سیاسی در تابستان ۱۳۶۷ (که با مخالفت قائم مقام وی آیت الله منتظری روبرو شد)، خلف وعده خمینی در دادن آزادی و برابری به مردم، و آب و برق و اتوبوس رایگان و مسکن به مستمندین، و با استناد به یک ویدئوی سخنرانی وی (در باره محدود کردن آزادی مخالفین) که در اینترنت منتشر شده (کپی در زیر آمده است)، به "دیکتاتورمنشی" وی اشاره میکنند. البته زمینه تاریخی این ویدئو عصبانیت آیت الله خمینی میباشد از سو استفاده از آزادی های پس از پیروزی انقلاب در ایران توسط گروههای نظامی گرا (کمونیستها و مجاهدین خلق) در بمب گذاریها، ترور شخصیتها و کشتار پاسدارها، ایجاد درگیری های نظامی، تلاش برای کودتا، و ...
سخت گیری تدریجی آیت الله خمینی و محدودیت تدریجی آزادی ها پس از انقلاب واقعیتی غیر قابل انکار میباشد. سلطنت طلبها و مخالفین آیت الله خمینی، آزادی های اولیه انقلاب و رویه دمکراتیک آیت الله خمینی را حرکت فریبکارانه ای برای کسب قدرت میدانند. اما سایرین، از جمله بسیاری از اصلاح طلبان، نیت و قصد اولیه آیت الله خمینی را اعطای آزادی و جمهوریت میدانند که با فشارهای نظامی، اغتشاشهای آنارشیستی خارجی و داخلی، و تحمیل جنگ بر ایران (توسط عراق) به مرور تغییر یافت (ویدئوی زیر از زبان خود آیت الله):
اما حامیان آیت الله خمینی در ایران نیز از وی تعبیرات و روایات مختلفی دارند و اگرچه همگی شخصیت وی را ستایش میکنند اما به چند دسته تقسیم شده اند و درگیری های سیاسی داخلی ایران بر سر این تعبیرات و اختلافات آرماهای انقلاب می باشد. جناح دولتی و بسیاری از پیروان رهبری و سپاه پاسداران، به مخالفت بدون شرط آیت الله خمینی با غرب و تاکید او بر "استمرار حکومت اسلامی در ایران به هر بهایی" تاکید دارند. اصولگراها به اصرار آیت الله خمینی بر سلامت اخلاقی جامعه اشاره میکنند و سنتی- مذهبی ها به اهمیت اجرای اصول اولیه اسلام توسط آیت الله خمینی. اما اصلاح طلبان به تاکید آیت الله خمینی بر "مردمی" بودن حکومت و "رای مردم" و حمایت از مظلومین اشاره میکنند.
اگر بخواهیم لیستی از نزدیکترین پیروان و یاران آیت الله خمینی را تهیه کنیم، این نامها در آن لیست خواهند بود: آیت الله طالقانی (مرحوم)، آیت الله بهشتی (مرحوم)، آیت الله منتظری (مرحوم)، آیت الله مطهری (مرحوم)، آیت الله خامنه ای، آیت الله هاشمی رفسنجانی، آیت الله صانعی، آیت الله طاهری اصفهانی، آیت الله موسوي اردبيلی، آیتالله جوادی آملی، سید احمد خمینی (فرزند خمینی، مرحوم)، مهندس بازرگان (مرحوم)، دکتر ابراهیم یزدی (نهضت آزادی)، صادق قطب زاده (مرحوم - اعدام شد)، میرحسین موسوی، بهزاد نبوی، حجج اسلام عبدالله نوری، علی اکبر محتشمی، مجید انصاری، هادی غفاری، موسوی خوئينی، كروبی، ریشهری و ...
در این لیست، نمیتوان به قطع نظر افرادی را که زنده نمیباشند در مورد حکومت فعلی ایران و مطابقت آن با آرمانهای خمینی دانست. البته صادق قطب زاده به اعدام محکوم شد و لذا میتوان وی را از اولین منتقدین حکومت اسلامی دانست. آیت الله منتظری نیز در سالهای اخیر به بزرگترین مخالف دولت و رهبری و سیستم ولایت فقیه تبدیل شده بود و پس از فوت ناگهانی (و به گفته برخی، مشکوک) وی اکنون فرزندان وی نیز تحت فشار حکومت میباشند تا از تبلیغ نظرات پدر خود بپرهیزند. فرزندان سایر مرحومین نیز اکثراً به مخالفین نظام فعلی تبدیل شده اند و معتقدند حکومت از آرمانهای خمینی فاصله گرفته است. دکتر علیرضا بهشتی، فرزند آیت الله بهشتی در زندان اوین میباشد. فرزند سید احمد خمینی (سید حسن خمینی) که نوه آیت الله خمینی میباشد و مسئول مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني، از سرسخت ترین مخالفان دولت احمدی نژاد و روشهای رهبری میباشد و ظاهراً حتی با احمدی نژاد صحبت هم نمیکند. سید حسن به آرامش، خوش اخلاقی، روابط خوب خانوادگی و تعادل مشهور میباشد. وی حتی در زمان حمله تندروها به بنی صدر، از وی و عقاید لیبرال وی حمایت کرد که موجب خشم تندروها شد.
فرزند آیت الله مطهری علی مطهری (نماینده اصولگرای مجلس) از بزرگترین منتقدین دولت احمدی نژاد و سیستم اطلاعاتی و امنیتی ایران میباشد. خانم اعظم طالقانی، فرزند آیت الله طالقانی هم از شاخصترین مخالفان دولت و از معترضین به تقلب در انتخابات ۱۳۸۸ میباشد.
اما در میان افراد زنده، بهزاد نبوی که از مسن ترین بنیانگزاران انقلاب اسلامی میباشد، ماههاست در اوین زندانی میباشد. میر حسین موسوی (از نزدیکترین و معتمدترین افراد آیت الله خمینی) و کروبی، رهبران جنبش "سبز" بوده، سران فتنه خوانده میشوند و با زندان و یا ترور یک قدم بیشتر فاصله ندارند. آیت الله هاشمی رفسنجانی، آیت الله صانعی (که تندروهای حامی رهبری خواستار صلب مرجعیت وی شده اند)، آیت الله طاهری (دارای رابطه خانوادگی با آیت الله خمینی که فرزندش - داماد خانواده امام- در جریانات پس از انتخابات دستگیر شد و خود وی هم از امامت جمعه اصفهان استعفا داد)، دکتر یزدی (که پس از انتخابات ۸۸، زندانی شد) و حجج اسلام عبدالله نوری (که بواسطه حمایت از اصلاحات ۳ سال در زندان بود)، مجید انصاری، علی اکبر محتشمی، موسوی خوئينی، هادی غفاری همگی در جناح اصلاح طلبان بوده و با دولت احمدی نژاد و رویه ولایت فقیه مخالفت سازش ناپذیر دارند و زندانی شده و یا مورد ضرب و شتم قرار گرفته اند. آیات عظام اردبیلی و جوادی آملی از منتقدین دولت بوده و علیرغم فشار از حمایت خود از اصلاحات دست برنمی دارند.
حجت الاسلام ری شهری که از ذی نفوذترین نزدیکان رهبری به حساب می اید، تاکنون با حفظ فاصله خود از دولت خود را به رهبری (آیت الله خامنه ای) نزدیک نگاه داشته است و گفته میشود نزدیکترین راز دار رهبری میباشد. لذا از معدود افراد لیست نزدیکان آیت الله خمینی که حامی دولت و سیستم فعلی ایران و سرکوب معترضین و اصلاح طلبان میباشد و معتقد است اینها در راستای آرمانهای آیت الله خمینی میباشد، رهبر ایران آیت الله خامنه ای میباشد.
در نتیجه اگرچه نمی توان واقعیت تمام ابعاد شخصیتی آیت الله خمینی را دانست میتوان مطمئن بود که تقریباً تمامی مریدان و حامیان اولیه وی معتقدند حکومت و سیستم فعلی ایران ۳۰ سال پس از انقلاب اسلامی و ۲۱ سال پس از فوت آیت الله خمینی، با آرمانها و شخصیت وی تضاد آشکارا دارد.
یکی از از نزدیکترین افراد به آیت الله خمینی و خانواده وی حجت الاسلام مجیدانصاری میباشد که در باره ابعادی از شخصیت و آرمانهای آیت الله خمینی چندین سخنرانی و مصاحبه کرده است که چند نمونه از آن در زیر آمده است. انصاری رئيس پژوهشكده امام خميني و انقلاب اسلامي، معاون مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني بوده و از سالها قبل از انقلاب و سپس با حضور مرتب در جبهه، (برادر وی شهيد محمود انصاری میباشد) و مجمع تشخيص مصلحت نظام، مجلس شورای اسلامی، مجلس خبرگان و ... در هسته مرکزی حمایت از آیت الله خمینی و انقلاب بوده است.
انصاری در سایت خود در انتقاد شدید از دولت و تحریف آرمانهای امام خمینی مینویسد:
"۵۰ سال پس از فوت پيغمبر سر نوه وي و اهل بيت او را بريدند و به عنوان تحفه به دربار خليفه پيغمبر فرستادند ... امام از روي تفنن و به قول برخي نظريهپردازان متحجر كه امروز چهره عوض كرده و با زباني ديگر به ميدان آمدهاند، از سر اضطرار جمهوري را نپذيرفت بلكه براساس مباني امام خميني، جمهوريت و اسلاميت رابطه مستقيم دارند و جمهوريت قابل حذف از اسلاميت نيست.... ساختار بايد تكيه بر آحاد ملت، اراده و انتخاب ملت داشته باشد در غير اين صورت اگر تكيه بر اراده مردم نباشد بايد تكيه بر سرنيزه شود كه در اين شرايط استبداد حاكم ميشود؛ يا بايد تكيه بر قدرتهاي خارجي باشد كه در اين صورت نيز استعمار است. .. مهمترين الزام جمهوريت انتخاب آزاد است، ... الزام جمهوريت حضور گسترده همه اقشار جامعه براي تعيين سرنوشت سياسيشان است و هر تفسيري كه قلمرو جمهوريت را به گونهاي تنگ كند، در واقع يك تحريف معنوي در اصول انديشه امام و قانون اساسي رخ داده است. ... اكثريت قاطع مردم نظام ولايت فقيه را پذيرفتهاند .. اما چه سوءاستفادهها از اين عناوين ميشود و ارائه تصويري از ولايت فقيه كه فرا قانون و فراي همه ساختارها است، با قانون اساسي و امام خميني مغايرت دارد... آنچه گفتم برداشت من از انديشه امام خميني و مقام معظم رهبري و آيتالله توسلي است، گفت: اگر شرايطي پيش آيد كه مردان دوران سخت در اطراف نظام نباشند معلوم نيست كه چه وضعيتي پيدا خواهيم كرد."
وی همچنین هفته گذشته در بیست و ششمین نشست تخصصی ماهانه بنیاد آزادی، رشد و آبادانی ایران «باران» که با عنوان « انسان از دیدگاه امام خمینی (ره)» برگزار شد سخنان زیر را در طعنه تند و مستقیم و انتقاد از رهبریت فعلی ایران ارائه کرد:
" امام نیز به عنوان انسانشناسی بزرگ در عالم معاصر، آن قدر که در معرفی ابعاد شخصیت انسان صحبت کرده است، شاید در هیچ زمینه دیگری سخن نگفته ... از شروع مبارزه در سال ۴۲ به خصوص از سال ۵۶ و بالاخص از ۵۷ ، شخصیت علمی امام تحتالشعاع شخصیت سیاسی ایشان قرار گرفت ..ر محضر امام هیچکس جرات تملق نداشت، .. یک بار در جریان اختلاف هایی در استان فارس، یکی از علمای آن استان نزد امام آمد و به ایشان گفت، آن افراد طرف دیگر اختلاف، مقلد شما نیستند، که به محض بیان این سخن، امام به قدری عصبانی شدند که به آنها گفتند همین صحبت شما نشان داد که آنان بهتر از شما هستند و شما اشکال دارید، و به دنبال این سخن امام جلسه نیز پایان یافت ... تا آخر عمر امام خمینی، رساله ایشان از پول بیتالمال منتشر نشد و هرگز ایشان اجازه مریدبازی و تملق را ندادند .. قلوبی که به راحتی دیگران را نمیبینند و به راحتی از اشک مظلوم میگذرند، شیطان و ابلیس در قلب آنها جای گرفته است ... امام علی (ع) که هیچ چیز نمیتوانست او را بترساند در برابر اشک مظلوم قلبش میلرزید و حتی در برابر کندن خلخال از پای زن یهودی بیتاب میشد و اگر قالب هم تهی میکرد حق داشت، زیرا قلب ایشان قلب رحمانی بود. قصد بحث سیاسی ندارم ولی مگر میتوان سیاست را از دین و رحمانیت جدا کرد؟ سیاست جدا از رحمانیت، سیاست ابلیسی است... گفته شده است که تز « تفرقهبینداز و حکومت کن» مربوط به انگلیس است، قرآن نیز این تز را مربوط به فرعون دانسته است. اگر قدرت، حاکم و حکومت خوی استکباری بگیرد قطعا به سمت ظلم میرود و تفرقه میاندازد و در این راستا یک گروه را تقویت و دیگری را تضعیف میکند و به گفته قرآن تمام این مصیبتها به این برمیگردد که انسان جایگاه خود را گم میکند؛ اما امام خمینی (ره) که داعیالیالله بود، به سمت احزاب و گروهها گرایشی نداشت. .. هنر امام این بود که در متن جامعه زندگی کرد و خرقه صوفیانه انزوا نپوشید و زندهبادها و مردهبادها نیز در او اثری نگذاشت، ... به دلیل همین تفکر، امام حق رای، را ملاک نظر قرار دادند، زیرا مگر میشود انسان خدا را ملاک کتاب تکوین و تشریع بداند اما معتقد باشد که انسانها باید مطیع عدهای خاص باشند؟ البته امام به این مسئله اعتقاد واقعی داشت و مانند بعضیها تعارف نمیکرد. ... سیدبنطاووس در کتاب « کشفالمهجه» از قولامیرالمومنین(ع) میگوید، قرار نیست مردم برده و تسلیم حاکم باشند، بلکه باید از او انتقاد کنند و در غیر این صورت آیه شریفه « لااکراه فیالدین» زیر پا گذاشته میشود. هر تفسیری از حق حکومت که برخلاف آزادی انسان باشد مخالف صریح آیات قرآن است و بحث اعتقادات مطرح نیست، بلکه این یک امر بدیهی است و امام علی (ع) هم میفرماید « پیامبر از من تعهد گرفته است که اگر بدون جنگ و خونریزی و به طور داوطلبانه مردم مرا پذیرفتند و رای دادند حکومت را قبول کنم، اما اگر نپذیرفتند رهایشان کنم و در دنیا حق ندارم با زور و شمشیر حکومت کنم»، با وجود این مسایل، بعضیها میگویند رای مردم تزیینی است و امام از روی اضطرار اصل جمهوریت را پذیرفتند،.. اید عرق شرم بریزیم که در مجلس شورای اسلامی به تهمت و هتک حرمت و دروغ جایزه میدهند؛ این مصیبت را به کجا باید برد؟ .. ما اصلاحطلبان جمهوری اسلامی را به عنوان نتیجه عمر سیاسی امام پذیرفتهایم و جامعیت اصول قانون اساسی را قبول داریم و معتقدیم با آنها نباید گزینشی برخورد شود. معتقدیم آسیبی که از سوی جریانات متحجر به ولایت فقیه وارد میشود، هرگز از سوی دشمنان اسلام صورت نگرفته بود،.."
انصاری همچنین امروز در گفت وگوی تفصیلی با خبرنگار ایلنا شرکت کرد که متن آن تحت عنوان "باید به مظلومیت امام و خط امام گریست" منتشر شد که گوشه هایی از آن در زیر آمده است:
" امام به شدت با تجسس در زندگي مردم برخورد ميكردند و به همين دليل مبادرت به صدور فرمان هشت مادهاي كردند ... زماني كه ناطق نوري وزير كشور بودند به امام خبردادند كه افراد خودسر با جوانان برخورد ميكنند امام به ايشان (ناطق نوري) ماموريت دادند كه با اين افراد برخورد كنند و آقاي ناطق هم محكم با اين افراد برخورد كرد و اين حتي باعث شد كه اين گروههاي خودسر عليه آقاي ناطق شروع به جوسازي كنند... اكنون اصل ولايت فقيه به شدت آسيب ديده است، گفت: اين آسيب بيش از آنكه از سوي صداي آمريكا، منافقين و دشمنان باشد بيشتر از سوي برخي از حاميان نادان صورت ميگيرد. ...ضربهاي كه يكي از روزنامههاي مدعي پيروي از ولايت فقيه به اين اصل زده است ضربه جبران ناپذيري است... عملكرد شوراي نگهبان به گونهاي بوده است كه به اصل ولايت فقيه ضربه زده است .. آن چيزي كه اكنون در آستانه رحلت امام بايد به ايشان تسليت گفت اين است كه در جامعهاي كه ايشان ساختهاند اكنون تفاوت زيادي با راه امام دارد. نهادينه شدن كينه و خصومت بين گروههاي اجتماعي و تشكيل هستههاي خشونت طلب و بدگفتار كه به نام دين و به دفاع از انقلاب كانونهايي خشونت طلب را ايجاد كردهاند موجب نگراني است. ... امام امروز مظلومترين فرد در جمهوري اسلامي است از اين جهت كه عدهاي در داخل سوداگرايانه براي توجيه كارهاي خودشان با برداشت ابزاري و سطحي از سخنان مبادرت به اين اقدام ميكنند و اين عمل بزرگترين ضربه را به امام ميزنند."
وبلاگ نویس میهمان: "زارع"