برای آنانکه افسرده و نگران مشکلاتند: داستان خلبان شکست ناپذیر آمریکایی ادی ریکنبکر
کمتر کسی است که در زندگی ۴ بار مرگ را از نزدیک نزدیک تجربه کرده باشد و همزمان شجاعترین و ریسک پذیرترین روحیه را داشته باشد. ادی ریکنباکر (Eddie Rickenbacker) یکی از خوشفکر ترین، میهن پرست ترین و شجاع ترین مهندسین و خلبان آمریکایی (هر دو جنگ اول و دوم جهانی) بود. او هنگامی که هوایپمایش در سال ۱۹۴۲ در وسط اقیانوس اطلس سقوط کرد برای ۲۴ روز بر روی یک قایق بادی همراه خدمه هواپیما در میان اقیانوس بدون دسترسی به آب آشامیدنی و غذای آماده سرگردان و ناامید از نجات بود تا سرانجام توسط ارتش آمریکا نجات پیدا کردند. گفته میشود ریکنباکر با دریدن یک مرغ دریایی که روی سرش نشسته بود توانست کمی گوشت برای خوردن و طعمه برای ماهی ها تهیه کند. در این ۲۴ روز خلبان و خدمه هر ماهی را که صید میکردند و هر جرعه از آب باران را که جمع میکردند با یکدیگر به مساوات تقسیم میکردند. بعدها پس از نجات، وقتی از ریکنباکر پرسیدند از این ۲۴ روز چه درسی گرفتی گفت: "اگر همه آبی را که در روز نیاز به نوشیدن دارید در اختیار دارید و دسترسی به غذایی دارید که بدنتان به آن نیاز دارد، هیچوقت نباید از هیچ چیز دیگری گلایه و شکایت کنید!."
البته این تنها مرتبه ای نبود که این خلبان جسور خطر مرگ را از سر گذراند. سراسر زندگی این مرد خارق العاده به مبارزه طلبیدن خطر ها و تهور و تلاش برای نوآوری و پیشرفت گذشت.
او که آلمانی الاصل و متولد شهر کلومبوس ایالت اوهایو آمریکا بود از زمان کودکی با چندین اتفاق مانند برخورد با کالسکه اسب و مشکل در عمل لوزه در آستانه مرگ قرار گرفت اما به صورت معجزه آسایی جان سالم بدر برد. او از کودکی تحت تاثیر پدرش علاقه فراوانی به ماشین ها داشت. پس از فوت پدرش در سال ۱۹۰۴ او مجبور شد برای کمک به خانواده اش مشغول به کار شود. اما علاقه وافر او به ماشین ها سبب شد تا خودش به تنهایی به یادگیری کار با ماشین ها بپردازد و البته در بعضی درس های مربوطه در مهندسی نیز شرکت نمود. اشتیاق وصف ناپذیر او به صنعت اتومبیل موجب استخدام او در یک شرکت اتومبیل سازی شد که نهایتاً مدیر فروش شرکت مذکور گردید. او همچنین پیش از آغاز جنگ جهانی اول چندین بار در مسابقات سرعت شرکت نمود و به "ادی سرعتی" ملقب گشت.
پس از آغاز جنگ جهانی اول در سال ۱۹۱۷ او با پیوستن به ارتش آمریکا به فرانسه اعزام شد. او که علاقه فراوانی به خلبانی داشت به دلیل آنکه به صورت آکادمیک خلبانی را یاد نگرفته بود رقابت سختی را با افرادی که دوره خلبانی دیده بودند داشت ولی حضور او در مراکز خلبانی به عنوان مهندس این فرصت را به او داد که خلبانی را تمرین کند و به خوبی یاد بگیرد. او سپس خلبانی را آغاز نمود و در جنگ جهانی اول با بیش از ۳۰۰ ساعت پرواز در خطوط مقدم جنگ بیش از هر خلبان دیگری فداکاری کرد و دهها هواپیمای دشمن را سرنگون کرد و خود جان سالم بدر برد. او با ۲۶ پیروزی، رکورد دار برتری در نبرد های هوایی در جنگ جهانی اول بود و در سال ۱۹۳۱ از رییس جمهور آمریکا مدال افتخار دریافت نمود.

پس از پایان جنگ جهانی اول، او بسیار مشهور و مورد توجه بود و حتی پیشنهاد بازیگری نیز دریافت نمود و کتابی نیز در مورد خاطرات جنگ های هوایی اش منتشر نمود. ادی همیشه سنت شکن و شجاع بود حتی در ازدواج! او در سال ۱۹۲۲ بر خلاف عرف، با خانمی که "پنج سال از خودش بزرگتر بود" ازدواج کرد که تنها ازدواج او باقی ماند. اگرچه آنها نتوانستند بچه دار شوند دو پسر را به فرزند خواندگی قبول کردند و با عشق و محبت آنها را بزرگ کردند.
ادی بواسطه نبوغ مهندسی اش و با گرفتن وام یک شرکت خودرو سازی تاسیس نمود که هدفش نوآوری در این صنعت بود ولی به دلیل تبلیغات منفی رقبا که نوآوری جدید را مانع فروش محصولات خود می دانستند نتوانست محصولات خود را به خوبی بفروشد و اعلام ورشکستگی نمود. البته بر خلاف سایر شرکتهای ورشکسته که از لحاضظ قانونی حق دارند بدهی های خود را پرداخت نکنند ادی برای حفظ قول و شرافت خود با فروش و رهن گذاشتن دارایی های خود وامهای شرکت را پرداخت کرد. بعدها نوآوری شرکت ورشکسته ادی که استفاده از ترمز برای هر چهار چرخ بود در آمریکا اجباری شد و میلیاردها دلار فروش کرد که به ادی پیزی نرسید.
اما علیرغم ورشکستگی و چندین بار برخورد نزدیک با مرگ، ادی روحیه جسور و با پشتکار خود را از دست نمیداد. او همچنین به همکاری با شرکت های ماشین سازی و هواپیما سازی ادامه داد و یک شرکت خط هوایی به نام Eastern Air lines به مبلغ ۵/۳ میلیون دلار خریداری نمود. او ایده های جالبی در خصوص ایجاد تغییرات بنیادی در هوانوردی تجاری داشت و به عنوان مثال دولت امریکا را تشویق به ایجاد راه های پستی نمود. او کمک فراوانی به طراحی هواپیماهای پیشرفته نمود و از پیش آهنگان طراحی هواپیماهای مساقربری شناخته شد.
او همزمان با شروع جنگ جهانی دوم مجدداً به خدمت شجاعانه و میهن دوستانه خود به عنوان یک خلبان جنگی ارتش آمریکا ادامه داد. ادی یکبار دیگر در سال ۱۹۴۱ به دلیل سقوط هواپیما به شدت زخمی شد. او که مسافر این هواپیما بود با استفاده از تجربه اش کمک های فراوانی به سایر مسافران نمود و نقش اساسی در نجات آن ها از مرگ ایفا نمود. او علیرغم آسیب دیدگی های جدی نظیر شکستگی جمجمه، خردشدگی آرنج چپ، بی حسی دست چپ، دنده های شکسته، شکستگی لگن، قطع عصب ران چپ، زانوی شکسته پای چپ و آسیب های چشمی به طور معجزه آسایی از مرگ گریخت.
او یک سال بعد نیز همانگونه که در آغاز این نوشته گفته شد به دلیل یک سانحه هوایی دیگر، بار دیگر مرگ را بسیار نزدیک دید ولی این بار نیز این مرد پر استقامت مرگ را مقهور شجاعت خویش نمود و جان سالم به در برد. ادی حتی از رییس جمهور و دولت آمریکا نیز باکی نداشت و در زمان جنگ به یکی از منتقدین روزولت رییس جمهور آمریکا تبدیل شد و به دلیل انتقادات تند و تیز از سیاست های رییس جمهور، رسانه ها از پخش صحبت های انتقادی او منع گردیدند.
ریکنباکر در مسافرت محرمانه خود به شوروی از ایران نیز عبور کرد و چند روزی نیز در ایران منتظر اجازه ویژه روسها بود. سفر او به روسیه برای تبادل تکنولوژی هواپیماهای آمریکایی و روسی برای شکست آلمانها بود. او در میان افسران ارتش روسیه بسیار مورد احترام بود اگرچه وزیر جنگ آمریکا ماموریت محرمانه ریکنباکر را تایید کرده بود روزولت رییس جمهور آمریکا از این سفر راضی نبود و با ریکنباکر دیداری نیز نداشت.
وی پس از اتمام جنگ، به کار در شرکت هواپیمایی خودش ادامه داد و برای چندین سال این شرکت پرفروشترین خط هوایی آمریکا به شمار می رفت. در سال ۱۹۶۷ وقتی که او زندگینامه اش را منتشر کرد یک نسخه ویژه از آن را به کارمندان خط هوایی که خودش زمانی مدیر آن بود تقدیم کرد. او در مقدمه کتابش خطاب به کارمندان شرکت هوایی ایسترن نوشت: " مایه خوشوقتی و غرور است که من داستان زندگیم از زمان سه سالگی را برای شما شرح می دهم. اگر اصول و موعظه های ارایه شده در این نوشتار موجب جلوگیری هر چند اندک شما از یاس و نومیدی و شکسته دلی هایی گردد که من در زندگیم تجربه کرده ام من پاسخ تلاش هایم را گرفته ام. رعایت این اصول همراه با پشتکار کارگران شرکت، موجب پیدایش یکی از بهترین خطوط هوایی کشور ما گردید. در سال های پیش رو دست های قوی و جوان این شرکت را به آینده ای حمل می کنند که به سختی برای من و شما قابل تصور است زیرا روح جوانی همواره در گذشته و آینده روح حقیقی شرکت هواپیمایی بوده است."
ریکنباکر در اثر ذات الریه و سکته قلبی در سال ۱۹۷۳ در سن ۸۳ سالگی در سوییس درگذشت و جنازه وی در اوهایو به خاک سپرده شد. بسیاری او را نمونه روحیه آمریکایی مصمم، پر پشتکار، بی باک، مبتکر و انساندوست در نیمه اول قرن بیستم میدانند، روحیه ای که آمریکا را در نیمه دوم قرن بیستم به ابرقدرت تبدیل کرد و شاید دیگر در آمریکا هم کمتر پیدا شود.
ویرایش فارسی و تنظیم برای سایت Kodoom.com از منبع "ویکیپیدیا"