"شیطان کوچک" خودتی! تحلیل ۲ متخصص روسی: چطور ایران پا جای اتحاد جماهیر شوروی سابق گذاشته است
با اینکه اتحاد جماهیر شوروی (سابق) در اوایل انقلاب ایران "شیطان کوچک" خوانده میشد، (لقب "شیطان بزرگ" مخصوص امریکا بود)، اما الکسی ارمنکو Alexey Eremenko و میخائیل گوسف Mikhail Gusev، خبرنگاران آژانس خبری دولتی روسیه RIA Novosti در مقالهای تحلیلی و مستند با عنوان "شیطان کوچک خودتی" استدلال میکنند که ایران و روسیه (اتحاد جماهیر شوروی) بسیار به یکدیگر شبیه اند حتی اگر هیچکدام آن را نپذیرند. ارمنکو و گوسف بر اساس آن آینده ایران را پیش بینی میکنند.
این مقاله تحلیلی جامع، گفته های دو متخصص با سابقه و ارشد امور ایران را مورد استناد قرار می دهد. یکی از این دو متخصص روسی، ولادیمیر ساژین Vladimir Sazhin، کارشناس مؤسسه مطالعات بنیادی آکادمی دانشمندان روسی و دیگری ویکتور میزین Viktor Mizin، دیپلمات سابق و متخصص امور ایران در مؤسسه معتبر امور بین الملل مسکو می باشند. این دو کارشناس معتقدند که شباهت فوق العاده ای بین ایران کنونی و شوروی سابق وجود دارد. خلاصه مقاله مذکور در ادامه مطلب آمده است. متن کامل مقاله را می توانید اینجا بخوانید:
۱- ساژین می گوید: در هر دو کشور فقط یک ایدئولوژی حاکم است که بطور گسترده توسط حکومت تبلیغ می شود. هر دو کشور به وضوح به شیوه استبدادی اداره می شوند و حاکمان با در اختیار داشتن نیروهای انسانی فراوان و توان تکنولوژیک رویاهای بلند پروازانه ای در حوزه جغرافیای سیاسی در سر می پرورانند. (به دنبال جاه طلبی در حوزه جغرافیای سیاسی هستند) و البته هر دو این کشورها در دیدگاه غرب تصویر نامطلوبی دارند و از سوی رؤسای جمهور امریکا شرور خوانده شده اند. حال آنکه اکثریت مردم این کشورها پذیرای ارزشهای غربی بوده و سبک زندگی خود را بر این مبنا تنظیم کرده اند.
۲- یک شباهت دیگر که یافتنش کمی سخت است حضور دائمی رهبر کشور در کلیه مکانهای عمومی است. تصاویر بزرگ و کوچک رهبر قبلی، آیت الله خمینی و رهبر فعلی آیت الله خامنه ای در همه خیابانها و میادین شهر و ادارات دولتی تهران در معرض دید عموم است. دقیقا" همانند تصویر کارل مارکس، ولادیمیر لنین و لیونید برژنف در شوروی سابق.
۳- اگر به حجاب خانمها و اصول رفتاری دیکته شده توسط روحانیان عادت کنید، شهر بزرگ تهران کاملا" شبیه یک شهر سکولار با استانداردهای جهانی به نظر می رسد. اما کافیست که جایی در شهر برای دود کردن یک نخ سیگار توقف کنید، آنوقت می بینید که موتور سواری که از کنار شما رد می شود از شما در مورد نوع سیگاری که می کشید می پرسد. (لازم به توضیح است که به دلیل شرایط اقتصادی، به سختی می توان سیگار خوب در بازار پیدا کرد. درست همانند آنچه در شوروی سابق می گذشت هرچند که دلایل تحریم ها متفاوتند.)
۴- استفاده ایرانیان از زبان انگلیسی یادآور کتابهای درسی اتحاد جماهیر شوروی و تبلیغ ارزشهای حکومتی به زبان خارجی است. شعارهای ضد غربی اغلب به زبان انگلیسی ترجمه می شوند تا اطمینان حاصل شود که به گوش مخاطبان اصلی می رسند. اما انگلیسی مترجمان تعریفی ندارد، مانند جملهای با انگلیسی اشتباه که در یک تابلو در سطح شهر خودنمایی می کند: (Unknown about the name of khomeini, this revolution is not recognized throughout the world)
۵- حکومت ایران موسیقی غربی را ممنوع کرده است و تولیدات هالیوود نیز با ابزار سانسور به شدت غربال می شوند. این هم برگ دیگری از عملکرد شوروی سابق است، اما با همه این احوال اگر در خیابانی در مرکز تهران قدم بزنید افراد زیادی را می بینید که در حین راه رفتن به شما پیشنهاد فروش سی دی "مُدرن تاکینگ" (حتی بعد از اینهمه سال که از ساخت این موسیقی می گذرد) و دی وی دی عصر یخی و ... می نمایند. درست همانند دلالان بازار سیاه در شوروی سابق که همواره مجموعه کاملی از آثار پینک فلوید و کیس را در بساط خود داشتند. در زمینه نیروهای شبه نظامی و انتظامی در سطح شهر نیز می توان گفت که حتی گشت ارشاد که کارش گیر انداختن خانمهایی است که یا لباس تنگ می پوشند و یا موهایشان از زیر روسری بیرون است، ریشه در کشورهای کمونیستی دارد. در دهه ۱۹۵۰ میلادی، گروههای داوطلب با یورش به خیابانهای مسکو، در پی شکار مردانی بودند که لباسهای سبک امریکایی می پوشیدند و پس از دستگیری اینگونه افراد فُکُلهای آنها را می چیدند و پاچه های شلوار جین آنها را نیز پاره می کردند.
۶- بنا به گفته ساژین، شورای نگهبانی که رده دوم قدرت در ایران است و مستقیما" زیر نظر رهبری قرار دارد، همان نقشی را در سیاست و اقتصاد و انتخابات بر عهده دارد که در زمان شوروی سابق کمیته حزب کمونیست بر عهده داشت.
۷- اقتصاد ایران همانند شوروی سابق توسط دولت کنترل می شود و عمیقا" وابسته به برنامه ریزی مرکزی است. البته بر خلاف شوروی، کسب و کارهای کوچک به طور خصوصی اداره می شود. بیش از چهل درصد تولید ناخالص داخلی در ایران تحت کنترل حکومت است.
۸- ویکتور میزین، ایران شناس برجسته مؤسسه معتبر روابط بین الملل مسکو معتقد است، اعمال محدودیت بر آزادیهای سیاسی در ایران یادآور اقدامات "کا گِ بِ" در سرکوب مخالفان است. مخالفان سیاسی در ایران با محکومیتها و جریمه های سنگین فرا قانونی مواجه می شوند. سازمان گزارشگران بدون مرز در سال جاری، ایران را در بین ۱۷۹ کشور در رتبه ۱۷۴ از نظر شاخص آزادی مطبوعات قرار داد.
۹- میزین می گوید: ایران از نظر پیشرفتهای تکنولوژیک با سرعت برق و باد به پیش می تازد. با معیار قرار دادن تعداد مقالات آکادمیک، دستاوردهای علمی ایران در فاصله سالهای ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۸، ۱۸ برابر شده است. برنامه های فضایی، موشکهای بالیستیک و غنی سازی اتمی به سرعت پیش می روند که این امر قابل مقایسه با اتحاد جماهیر شوروی است. کشوری که در سال ۱۹۲۲ کاملا" مبتنی بر کشاورزی بود، اما چهل و چند سال بعد پس از فرستادن آزمایشی حیوانات مختلف به فضا موفق شد اولین انسان را به فضا بفرستد. میزین ادامه می دهد: با اینکه نهاد حکومت، مرتجع و تاریک اندیش است، اما دانشمندان، دیپلماتها، افسران و جاسوسهای ایرانی از سطح کیفیت بالایی برخوردارند.
البته باید مراقب بود که در مقایسه این دو کشور زیاده روی نشود. به هر حال تفاوتهایی هم وجود دارد. از جمله اینکه در ایران نسبت به شوروی سابق آزادی بیشتری وجود دارد و شهروندان ایرانی آزادانه می توانند به کشورهای خارجی سفر کنند، حال آنکه در شوروی سابق اینگونه نبود و سفر خارج امتیازی بود که به معدودی از وفاداران حکوت اعطا می شد و مثلا" برای دریافت مجوز برای یک هفه سفر به سواحل بلغارستان، باید یک سیر طولانی از مراحل اداری طی می شد. همچنین نظام قانونگزاری شوروی، یک مجموعه ماشین امضا بود که توسط یک حزب واحد کنترل می شد، حال انکه در ایران بیش از دویست حزب وجود دارد و مجلس ایران تأثیر سیاسی قابل ملاحظه ای بر شکل گیری دولت دارد.
و اما آینده؟
هر دو کارشناس مسائل ایران معتقدند که فعلا" آزادی سیاسی در ایران همچنان محدود خواهد بود و جنبش اصلاح طلبی قشر تحصیلکرده شهرنشین ایران همچنان مشابهت بیشتری با هماورد آن در شوروی سابق پیدا می کند مشروط بر آنکه استیلای نهاد روحانیت در ایران بر قدرت همانند وضعیت حزب کمونیست در دهه ۱۹۸۰ رو به زوال برود. میزین پیش بینی می کند که پروستریکا جدیدی در حال وقوع است یا حداقل فرآیند تضعیف نقش روحانیت در حکومت ایران در حال شتاب گیری است.
محمد خاتمی، رئیس جمهور ایران در فاصله سالهای ۱۹۹۷ تا ۲۰۰۵، از سوی رسانه های خارجی به دلیل اقداماتش در اعطای آزادیهای سیاسی، گورباچف ایرانی نامیده شد. با اینحال پس از جایگزینی وی با رئیس جمهور تندرو فعلی، محمود احمدی نژاد، تحولات دوره خاتمی بیشتر به تحولات دهه ۱۹۶۰ شوروی شبیه است که منجر به رکود شوروی در زمان برژنف شد که نهایتا" راه را برای پروستریکا (اصلاحات) هموار کرد.
این تحلیلگران معتقدند که مخالفت با حکومت در حال تکامل است و این حرکت توسط قشر شهرنشین که دوستدار غرب و به دنبال برقراری دموکراسی بدون نظارت روحانیون است، به پیش می رود. اتهام تقلب توسط محمود احمدی نژاد در انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۰۹، باعث بروز بزرگترین تظاهرات خیابانی در تاریخ ۳۰ ساله جمهوری اسلامی شد. اگرچه آن تظاهرات به شدت سرکوب شد، اما میلیونها نفری که در آن تظاهرات شرکت کردند یا به نحوی از آن حمایت کردند، همچنان هستند و جایی نرفته اند.
معضلات اقتصادی، چه به دلیل تحریمهای غربی و چه به دلیل سیاستهای غلط داخلی (که اقتصاد ایران را به ورطه نابودی کشانده اند)، شرایطی را برای ایران امروز رقم زده اند که هر نکته یا تصویر منفی در رابطه حکومت، به سرعت به انبوه جمعیت غیر سیاسی ایران نیز سرایت می کند. این هم یکی دیگر از مشابهت های ایران و شوروی است چراکه در دهه ۱۹۸۰ که قیمت جهانی نفت شدیدا" افت کرد، حزب کمونیست محبوبیت خود را تا حد زیادی از دست داد.
فرآیند تغییر در ایران آغاز شده است، همانند زمان گورباچف در شوروی، و متوقف کردن آن بسیار مشکل خواهد بود. میزین با استناد به اقدام بوریس یلتسین در انحلال اتحاد جماهیر شوروی و سپس اتنخاب شدنش بعنوان اولین رئیس جمهور روسیه پس از فروپاشی می گوید: کُندی تغییر در ایران به دلیل این است که مخالفان حکومت هنوز یلتسین خود را نیافته اند و در نتیجه حاکمان فعلی هنوز با چالش جدی مواجه نشده اند.
مرتبط با روسیه:
» این خلاصه فارسی نسخه کوتاه شده ایست از نوشتار کامل به زبان انگلیسی. در صورت تمایل به دریافت ترجمه کامل با ما تماس بگیرید.