رقم ۱۴ میلیون: یک دروغ و عددسازی دیگر در آمار خوشه بندی طرح یارانه ها
نوشتار ارسالی از کاربری به نام "الف. الف"
یک لحظه به واقعیت درآمدی خود در هر شهری که باشید و از دریچه اینترنت یا مطبوعات به آن نگاه ممی کنید.نگاه کنید. به عدد خوشه خود هم نگاه کنید. درست است بالای نفری ۱۲۰ هزار تومان و در خوشه سوم . چرا به خود دروغ بگوئیم. با زیر این رقم چگونه می توان زیست؟ به یاد بیاوریم درآمد سرانه متوسط ۱۶۰۰ دلار در سال در چند سال گذشته و تبلیغات دولتی بر سر آن را زمانی که حداقل چند تورم بالای سی درصد تجربه نشده بود. بنابر اعلام دولتی قریب بیست میلیون در شهرهای بزرگ و نزدیک به بزرگ زندگی می کنند که دریافتی هیچ کسی در آن شهرها نمی تواند کمتر از ۱۲۰ هزار تومان اعلامی باشد. در شهرهایی که کمترین اجاره مکان از ۳۰۰ کمتر نیست چگونه می توانند زوج جوان زیر رقم ۲۴۰ تومان دریافت کنند. کارمندان بسیاری از ادارات و نیز قشر بالایی از مشاغل آزاد از درآمد سرانه ای بالاتر از این رقم در شهرهای بزرگ تا کوچک برخوردارند.
چه بخواهیم و چه نخواهیم آمار خوشه سوم بیش از رقم پنج ميليون و ۱۱۴ هزار و ۷۳۹ خانوار با جمعيت ۱۴ ميليون و ۲۶ هزار و ۲۳۴ نفر شامل ۳۰ درصد در خوشه سوم است. این مسئله از اینکه جمعیت شهری و اخبار عمومی حاکی از اعلام همگانی در اعتراض به قرار داشتن در خوشه سوم بودن است تائید می شود. رقم ۱۴ میلیون یک توهم و تقلب آماری است چرا که رقم کارکنان حقوق بگیر و طبقه متوسط و کاسبان که رقم معافیت مالیاتی آنها بیش از این رقم است.
رقم هفتاد درصدی زیر درآمد نفری ۱۲۰ تومان یک دروغ عمومی است. کارمندان و طبقه کسبه در شهرهای کوچک هم نمی توانند این رقم را دریافت کرده باشند. بدیهی است که آمار رقمی ۸۰ الی ۹۰ درصدی راست نمایی نیز یک دروغ بزرگ است . اما چرا دولتی که برسر دریافت مالیات با انواع روشهای کارآگاهانه و غیره مقدار دهها برابر اظهارنامه مالیاتی را بدون نیاز به ارائه دلیل و غیره طلب می کند چنین مورد خلاف واقع از راست نمایی را اعلام می کند؟ دولتی که با آن دقت در هنگام آمارگیری، افراد را زیر دقیق ترین نگاه از جهت اعلام درآمدی می گذاشت. دولتی که جزئیات درآمدی طبقات کارمند، کارگری تحت بیمه، اکثریت طبقه بازاری را به دقت ثبت نموده است. اعلام ۱۴ میلیون یعنی شما در خوشه سوم نیستید اما در عمل می بینید که هستید!!!
دلایل متعددی برای عددسازی وجود دارد که عبارتند از:
۱. اعلام خوشه سوم برای اکثر جامعه شهری که بیش از تعداد ۱۳ الی ۱۴ میلیون می باشد منجر به آن خواهد شد که میزان یارانه درنظرگرفته شده به همین مقدار بیشتر برای دولت باقی بماند که معلوم نیست صرف چه هزینه هایی می شود.
۲. دولت می تواند در مدت زمان دیگری مانند مورد کار چندساعته بجای اشتغال که در انتخابات توسط همه رقبا اظهار گردید به تدریج با ارقام جدیدتر به شیپور تبلیغاتی خود بدمد.
۳. خود این خوشه سوم مبین طبقه متوسط و بالاتر در ایران است. که باز حدود ۱۳ الی ۱۴ میلیون اعلام می گردد . معلوم نیست دولت چرا اصرار دارد که طبقه متوسط و شهری بالای جامعه را همین رقم اعلام کند. آیا همه ساکنان در غیر ۵ شهر بزرگ که اتفاقا همین ۱۴ میلیون می باشند (رک سایت الف) جزو طبقه فقیر، تحصیل نکرده و زیرمتوسط و مستضعف و پابرهنه و روستایی می باشند؟ در آمار انتخاباتی هم همین رقم حدود ۱۴ میلیون برای مجموع آرای رقبای معترض و غیرمعترض مخالف رئیس دولت مکرر ذکر می گردید.
اصرار باز بر همان ۱۴ میلیون باز و باز بر این رقم ۱۴ میلیون . و باز همین رقم ۱۴ میلیون. چه کسی برای چه عدد سازی می کند؟! آنچه هست اینکه سیاست تطمیع اقتصادی تنها ایزار تبلیغات عملی دولت برای جلب آرای عمومی طبقات پائین است. تطمیع بجای اقتصادی متوازن و ایجاد رعب و هراس از دزدانی که آن را از دستان این طبقه خارج می سازند یک سیاست در جهت جنگ دهکها یا جنگ طبقاتی و اشتغال به آن است. جنگ دهکها که در نیم سال گذشته تبلیغ می شود و جنگ طبقات که از آغاز کار این دولت به آن اهتمام نموده است اما چرا؟!
نویسنده: "الف. الف"