بهترین لذتها در زندگی مجانی اند: داستان تختخواب ۳۳ هزار دلاری
چندی پیش در یک مجله آمریکایی تبلیغ یک تختخواب ۳۳ هزار دلاری را دیدم. این نشریه که "زندگی با کیفیت بالا" نام دارد کارش همین تبلیغ تلویزیونها، مبلمان و استریوهای بسیار گرانقیمت است. در برخی از تصویرها افراد کامل و بی نقصی هم دیده میشوند که در حال لذت بردن از "زندگی ظاهراً با کیفیت بالا" میباشند و اکثر انسانها که آنها را میبیند با خود میگویند "وای بر من و خانه من و همسر من و کودکان من و همسایه های من!"
اما داستان تختخواب ۳۳ هزار دلاری کنجکاوم کرد. در توضیح این تختخواب (مارک "ای اس کلافت") یکی از دلایل فوق العاده بودن آن ذکر شده بود: "اگر خوابتان سبک است، وقتی همبسترتان در این تخت تکان یا غلت بخورد شما اصلاً متوجه نمیشوید." خوب راست هم میگویند. لذت خواب از بهترین لذتهای زندگی است. بسیاری از آمریکایی ها را هم میشناسم که هر سال بک بار هزارها دلار برای تخت و تشک جدید خرج میکنند تا راحت تر بخوابند. "صنعت تختخواب" از پرسود ترین صنعتهای آمریکاست و "علم طراحی تشک" از پیچیده ترین علوم شده است. اخیراً تشکهای با تکنولوژی ناسا (سازمان هوافضای آمریکا) به بازار ارائه شده اند.
یادم می آید بیست سی سال پیش در آمریکا تشکهای "آبی" (Water bed) مد شده بودند که وقتی رویشان میخوابیدی صدای شر و شر و شلپ و شلوپ آب داخل تشک قرار بود که آرامش بخش باشد و آب داخل تشک هم قرار بود وزن انسان را به طور یکنواخت توزیع کند تا نقاط تماس بدن با تشک کمتر تحت فشار باشند. من از این تشکها نداشتم اما دوستانی که داشتند میگفتند صدای شلپ و شلوپ آب بیشتر ذهن آنها را مشغول تصورات مختلف! می کرد تا اینکه فکر و بدن آنها را آرام کرده و به خواب ببرد.
پس از مدتی که برخی از تشکهای "آبی" به هر علتی سوراخ شده بودند چند صد لیتر آب داخل آنها سقف طبقه زیر را پایین آورده بود! و لذا پس از مدتی صاحبخانه ها در اجاره نامه اول از همه از مستاجر می پرسیدند "چه جور تشکی دارید؟" تا اگر تشک آبی بود خانه را به شما اجاره ندهند! تشک آبی پس از مدتی از دور خارج شد اما مردم آمریکا هنوز دنبال خواب راحت بودند. لذا صدها نوع و تکنولوژی تشک در آمریکا ارائه شده است. تا حال هیچ دو فروشگاه تشک فروشی را در آمریکا ندیده ام که مدل و نام تشکهایشان با هم یکی باشد. هزاران مدل تشک و هزاران نام جدید مقایسه آنها را با هم غیر ممکن میکند.
در تبلیغ برخی تشکهای گرانقیمت یک لیوان شراب یا آب روی تخت دیده میشود که یک خانم زیبا به فاصله یک متری لیوان روی آن تشک بالا و پایین میپرد! (ویدئوی فوق) ولی آن تخت آن قدر جلوی "انعکاس موج" را می گیرد که لیوان آب یا شراب از جا تکان نمی خورد. این شرکت تشک سازی برای تبلیغ تشکهای گرانقیمت خود معمولاً به منظره ها و خانمهای زیبا نیز متوسل میشود که اصلاً ربطی به تشک ندارند! (ویدئوی زیر) این تشک ظاهراً از تکنولوژی فضایی استفاده میکند و به جای وزن بدن با دمای بدن جا باز میکند چرا که در فضا جاذبه و وزن وجود ندارد. اگرچه روی کره زمین ما خوشبختانه جاذبه داریم ولی شما باید چد هزار دلار برای این تکنولوژی "فضایی" با تبلیغات "سکسی" پول بدهید!
این تبلیغاتها را که میبینم ناخودآگاه یاد چوپانها و کارگران ساختمانی می افتم که در ایران در کنار خیابانی یا زیر درختی می خوابند. یاد کودکان می افتم که بر روی هر تختی یا زمینی براحتی میخوابند. یادم می آید که در ایران قدیم بعضی مردم قبل از خواب حتی چای (با کافئین) و قند (انرژی زا) مصرف کرده و بدون هیچ مشکلی بر روی تشکها و بالشهای مثل "سنگ" خود (بر عکس آب) خوابشان میبرد. خواب راحت نیاز به فکری آسوده، وجدانی پاک و بدنی خسته دارد. اما معمولاً هرچه زندگی مادی تر و درآمدها و ثروتها بیشتر شوند این سه لازمه خواب راحت کمتر دیده میشوند. امروزه بسیاری در آمریکا بدون مصرف مشروب شبانه و یا قرصهای آرام بخش خوابشان نمیبرد.
برخی از متفکران زندگی مدرن و مادیگرا را نفرینی بیش برای بشر نمیدانند چرا که انسان در جستجوی پول بیشتر مضطرب تر می شود و در عوض خرج زندگی اش بالاتر میرود و برای آرامش خود (و خواب راحت تر) بیشتر خرج میکند ولی برای تامین زندگی پرخرج تر خود باید بیشتر دنبال پول باشد که آن به نوبه خود بیشتر مایه نا آرامی و اضطراب میشود و ... دور باطلی که خیلی ها خود را به آن گرفتار میکنند.
واقعیت اینست که زندگی بی عیب و نقص سرابی بیش نیست. کیفیت زندگی هم با کمیت آن خیلی اوقات ارتباطی ندارد. اگرچه تامین مایحتاج اولیه زندگی لازم است، اما برای راحت خوابیدن و یا لذت از زندگی نیازی به اشیا گرانقیمت نیست. به قول خود آمریکایی ها بهترین چیزهای زندگی رایگان هستند (The best things in life are free). خود ما هم اگر خداوکیلی قضاوت کنیم اذعان میکنیم که بهترین لذتهای زندگی خودمان تجربیاتی هستند بی خرج یا کم خرج مانند: بو و مزه نان تازه (بربری یا سنگک!)، بوی چمن، بوی هیزم و جنگل، بو و منظره اقیانوس و دریا، بو و مزه شیرینی تازه، برف و برف بازی، آب خنک هنگام تشنگی، نفس کشیدن هنگام تنگی نفس، اعتماد و عشق به خانواده و همسر، رفاقت با دوست، صحبتی خودمانی و صرف چای با یک دوست یا هموطن، بو و مزه باقالا، بلال و لبوی داغ در زمستان، و ...
چند سال پیش مصاحبه ای از مایکل مور فیلمساز معروف آمریکایی را دیدم. از وی پرسیدند وقتی در عرض یک سال (پس از اولین فیلم معروفش) درآمدت از ماهی ۱۵۰۰ دلار به ماهی یک و نیم میلیون دلار رسید زندگی شخصی ات چه فرقی کرد. مایکل مور که به افتادگی و قناعت معروف است گفت: "نه قایق خریدم و نه خانه ویلایی. فقط در گذشته اگر ترانه، کتاب یا فیلم خاضی را دوست داشتم و نمی توانستم آن را بخرم الان در فروشگاه هر فیلم و کتاب و موسیقی را که دوست دارم میتوانم به راحتی بخرم و لذت آن را ببرم و آن هنرمند یا نویسنده را هم حمایت کنم!" البته مایکل مور میلیونها دلار به گروههای خیریه کمک به فقرا، و حامیان صلح و ... نیز کمک میکند.
لذا کسانی هستند که سعی میکنند با پول بیشتر از زندگی بیشتر لذت ببرند اما اکثریت ما گول میخوریم و نفرین زده میشویم! و بعد محتاج تخت ۳۳ هزار دلاری! دوستی می گفت بهشت این دنیا چیزی نیست جز آرامش خاطر و وجدان، و جهنم چیزی نیست جز عذاب وجدان! آرامش خاطر و لذت هم از "درون" انسان سرچشمه می گیرد اگرچه همه سعی میکنند به "بیرون" ربطش دهند و به تخت و تلویزیون و ماشین و خانه و همسر گرانقیمت و یا جراحی پلاستیک و لوازم آرایش و لباس فاخر. بی دلیل نیست که آمار خودکشی در میان پولدارترها از فقرا کمتر که نیست بیشتر هم هست!
وبلاگ ارسالی از "شریعتی پرست"
نوشتار مرتبط: مقاله راجع به "راز زندگی بی نقص آمریکایی" (به انگلیسی)