مشاهدات از چند متری یک گردباد وحشتناک در آمریکا: ربط آن به ایران چه بود؟
نویسنده وبلاگ: زارع بسیجی سابق
امروز در چند ایالت شمال شرقی آمریکا خطر گردباد (Tornado) اعلام شده بود. در اخبار خواندم که در شمالغرب ایالت اوهایو حوالی شهر تولیدو ۷ نفر در اثر گردبادی سهمگین کشته شدند. ظاهراً در مسیر مستقیم گردباد، مراسم فارغ التحصیلی دانش آموزان یک دبیرستان بوده است و گردباد قوی چندین اتوبوس را بلند کرده و تا ۵۰ متر دورتر پرتاب کرده است.
آمریکا کشور گردباد خیزی است. من شخصاً دو بار در آمریکا گردباد را از نزدیک دیده ام و یک بار آن دقیقاً در همین ماه و نزدیک همین محل در نزدیکی شهر تولیدو بود. در یک روز گرم و بسیار شرجی حدوداً ساعت ۳ بعد از ظهر در حال رانندگی به سمت غرب (تولیدو) در اتوبان سریع السیر اوهایو بودم. از دور ابرهای پرپشت و به شدت سیاه رنگی را میدیدم که هر چه نزدیکتر شدم تاریک تر هم میشدند تا جایی که به صورتی باورنکردنی به نظر میرسید از روز به سمت شب (زیر ابرها) میرفتم. هنگامی که من در نزدیکی ابر کاملاً تاریک بودم، متوجه شدم علاوه بر تاریکی شب گونه (در ساعت ۳ بعد از ظهر) شدت باد هم به طرز وحشتناکی افزایش یافته است ولی چون این اتوبان سریع السیر بود و خروجی هایش محدود، دیگر برای خروج و پناه گرفتن در جایی دیر شده بود. به علاوه اینکه مسیر این گونه گردبادها و طوفانها هیچ قابل پیش بینی نیست و معلوم نبود که به کدام طرف میرود که بتوان از آن فرار کرد. میگویند زیرگذر پلهای روی جاده ها میتواند مکان امنی برای پناه بردن از گردبادها میباشد اما یکی دو زیر گذری که دیدم تا چند کیلومتر زیرشان خودرو جمع شده بود و صاحبان خودرو در زیر پل پناه گرفته بودند و دیگر جایی برای پارک خودرو نبود (ویدئوی زیر از یوتیوب همچنین فردی را که به سمت ابرهای قیفی شکل در مرکز گردباد و طوفان رانندگی میکند نشان میدهد. وی هم مانند من برای عدم توجه به طوفان، موزیک رادیو را بلند کرده است)
شدت باد هر لحظه بیشتر می شد و افقی تر تا جایی که احساس میکردم دیگر نمی توانم ماشین را روی جاده نگاه دارم. اما بر اساس اعتقادم به رودر رویی مستقیم در زندگی با مشکلات! تصمیم گرفتم مانند چند خودروی دیگر (اکثراً تریلی ها) دل به دریا زده و مستقیم و با حداکثر سرعت (حدود ۹۰ مایل یا ۱۴۵ کیلومتر در ساعت) به قلب گردباد بروم (به سمت غرب و شهر تولیدو).
من هم جنگ و هم انقلاب ایران را از نزدیک دیده و لمس کرده بودم. انفجار و تیراندازی و حتی شلیک موشک را هم از نزدیک دیده بودم. اما هیچکدام مرا به اندازه این گردباد و خشم طبیعت به وحشت نینداخته بود. اما چاره ای نبود. به اطراف نگاه نمیکردم. چشمم بر روی جاده بود و پایم تا آخر روی گاز ولی احساس می کردم در چند متری خودروی من همه چیز در حال پراکنده شدن بود. تاریک تاریک شده بود و باران و رگبار شیشه ماشین را داشت خورد میکرد. یکی دو بار هم احساس کردم خودروی من در حال بلند شدن از زمین بود اما برایم دیگر چیزی مهم نبود جز تخت گاز رفتن به سمت غرب (ویدئوی زیر از یوتیوب فردی را که وارد منطقه طوفانی میشود نشان میدهد - در ضمن ایستگاه رادیویی در حال اخطار گردباد میباشد و از راننده ها میخواهد به زیرگذر پلها پناه نیاورند).
حدود ۵ دقیقه از رانندگی من در آن روز سخت ترین رانندگی ام در زندگی بود. اما سرانجام از انتهای منطقه گردباد بیرون آمدم و هوا مجددا آفتابی شد و روشن. باور نکردنی بود. از روز به شب رفتن و مجدداً به روز بازگشتن. اما عجیبترین پدیده ای که در آن روز تجربه کردم افت دما بود. در سمت شرق گردباد و قبل از ورود به طوفان، دماسنج خودرو دمای بیرون را ۱۰۰ درجه فارنهایت (حدود ۳۸ درجه سانتیگراد) نشان میداد. اما در حدود ۱۰ مایل (۱۶ کیلومتر) آنطرف تر که به پشت جبهه طوفان گردباد رسیدم دما ۶۰ درجه فارنهایت (حدود ۱۵ درجه سانتیگراد) بود، یعنی افت ۴۰ درجه فارنهایت از دما در فاصله ۱۰ مایل! که من تا حال هیچ وقت در هیچ جا تجربه نکرده بودم یا نشنیده بودم که دو منطقه همتراز با فاصله فقط ۱۰ مایل ۴۰ درجه اختلاف دما داشته باشند. این به خودی خود نشاندهنده شدت طوفان و تبادل انرژی جبهه هوای سرد و گرمی بود که آن گردباد و طوفان سهمگین را ایجاد کرده بود.
اما همانگونه که در گذشته هم اشاره شد، گاه وقایع طبیعی و وقایع اجتماعی تشابهات زیادی دارند و می توان از قوانین طبیعت در حل مشکلات اجتماع درس گرفت. برای مثال همانگونه که پدیده های ناپایدار جوی (اختلاف دمای ۴۰ درجه و ...) گردبادها را به وجود میآورند، پدیده های ناپایدار اجتماعی انقلابها را سبب میشوند که مانند گردبادها معمولاً مخربند و کوتاه مدت. اما تغییرات تدریجی و پایدارتر اجتماعی مانند تغییر فصل میباشند، آرام تر و پرثمر تر و ماندنی تر و به افراد هم فرصت برنامه ریزی و آمادگی و تحمل تغییرات را میدهند و چندان هم مخرب نیستند. البته باید دانست که اوج شکل گیری گردبادها و طوفانها در زمان تغییر فصل میباشد. شاید کشور ما هم پس از ۱۰۰ و اندی سال انقلاب و گردباد دارد آماده تغییر فصلی پایدار میشود. آیا بهار در راه است؟
نویسنده وبلاگ: زارع بسیجی سابق